جدول جو
جدول جو

معنی سرخ ولیک - جستجوی لغت در جدول جو

سرخ ولیک
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
تصویری از سرخ ولیک
تصویر سرخ ولیک
فرهنگ فارسی عمید
سرخ ولیک
(سُ وَ)
گونه ای از ولیک که بیشتر در نواحی خشک و استپی یافت شود و در خشک جنگلهای خزر نیز هست ارتفاعات متوسط در کلاردشت به ارتفاع 2200گزی نیز دیده میشود در کتول سرخ ولیک گویند. رجوع به درختان جنگلی ص 187 شود
لغت نامه دهخدا
سرخ ولیک
درختی است از تیره گل سرخیان که یکی از گونه های زالزالک وحشی می باشد و در جنگلهای شمالی ایران انواع مختلفش فراوانند زعرور الادویه شوکه حاده عضه شجره العضه اقسیتانتس خفچه ملاولیک آق دیکن کویج
فرهنگ لغت هوشیار
سرخ ولیک
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری، زالزالک خودرو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ولیک سرخ، از تیره ی گل سرخ و از گونه ی زالزالک وحشی که نوعی
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی زالزالک خودرو و خوردنی
فرهنگ گویش مازندرانی
آلوچه ی خودرو و جنگلی که سرخ رنگ است
فرهنگ گویش مازندرانی
سرخ همانند زغال افروخته
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی ولیک گیاهی است خودرو و سرخ رنگ که در صخره ها روید
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتیچی شهرستان سای
فرهنگ گویش مازندرانی